• وبلاگ : ولايت نور
  • يادداشت : جايگاه فقه در قانون گذاري ايران
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام

    ممنون از پاسختان.حال پدر را برايم معني کنيد.پدر يعني کسي که با مادرت ميخوابه تا بدنيا بياي؟؟؟؟؟؟

    پاسخ

    سلام .مججد. منمنكر وظايف در وحقوق فرزند بر او نيستم ميگويم كه پدرملكف است هم قانونا و هم شرعا كه به فرزند خودش رسيدگي كند.بين فرزندان تبعيض قائل نشود به فرندان ظلم نكند و الا همقانونا مسول هست وهم شرعا گناه كرده و بايد پيش خدابي سبحان پاسخگوباشد . و اگر پدري حتي ظلم به فرزند كند نه اينكه پدر مسول نيست نه هست حتي فرزند ميتواند حقوق خود راازپدر طلب كند ولي نمي تواند بي احترامي كند به هيچ عنوان.پدر اگر درحق فرزند گناهي كرده هر چند بزرگ باشد فرزند نمي تواند بي احترامي كند بايدحرمت وي را حفظ كند خداوند خودش چنين پدري را مواخذه ميكند.فرزند ميتواند پدر را دوست نداشته باشد ميتواندحتي به دادگاه مراجعه كند براي استيفاي حقوقش ولي مجوز بي احترامي ندارد
    اکه قاضي مجتهد نباشه و ندونه که قانون مطابقت با شرع داره يانه بايد چه کار بکنه؟ فرض ديگه اين هست که مي دونه
    پاسخ

    اگر قاضيمجتهد باشه و قانون خلاف شرع بايد به شعبه ديگر پرونده را ارجاع کند
    ببخشيد يه سوال ديگه آيا قوانين با شرع مطابقت دارن يا نه ؟
    پاسخ

    الان قانون مجازات ومدني از متون فقهي گرفته شدند.. از طرفي ديگر شوراي نگهبان هم ناظر بر اين است که قوانين مخالف شرع نباشند.
    حال فرض کنيم قاضي خودش فقيه باشه که فکر کنم از شرايط قضا هست( درسته يا نه ) اگر اين قانون رو مغاير با اجتهاد خودش بدونه بايد چه کار بکنه
    پاسخ

    گفتم بايد به شعبه ديگر ارجاع کند

    سلام من يه سوال داشتم حالا که قانون مشخص هست و نوشته شده ديگه فقه به چه کار مياد؟
    پاسخ

    پشتوانهقوانين ما فقه است يعني علاوه بر اينکه اکثر قوانين حکومت اسلامي ناشي از فقه است خلا هاي قانوني را پر ميکند

    حدود يک سال است که سئوالي ذهنم را مشغول کرده و حال با خواندن مطالب وب شما حس ميکنم شايد بتوانيد جواب آن را برايم روشن کنيد.

    در اسلام سفارش زيادي به احترام گذاشتن به پدر شده حال اگر پدري براي تصاحب شغل پسرش به او اتهامي بزند تا موقعيت او را تصاحب کند و اين امر حتي موجب فروپاشي زندگي پسرش شود آيا باز هم بايد يه او احترام گذاشت.

    پاسخ

    باز هم جواب مثبت است و بايد احترام گذاشت.گفتيم وجوب احترام مربوط به جايگاه پدر و مادر است نه به خاطر عملکرد ت در اينصورت بتوان بي احترمي کرد .در هر صورت . تجت هر شرايطي احترام واجب است.اين احترام به منزله ظلم پدر به فرزندش نيست يکي ازاستائامون ميگفت که پدر حتي اگر در بوس کردن فرزندش کم بگذارد خداوند خودش ازش باز خواست ميکند.اگر پدر ظلمي به فرزند کند فرزند به هبچ هخنوان مجوز بي احترمي ندارد خداوند خودش حساب ازش ميکشد
    khili khobe.en ahgdin endalahe aleslam..edame bede 
    پاسخ

    ممنونم
    به هرحال من از پاسخ هاي شما قانع نشدم اختلاف در نظريه پردازي به اختلاف درمحاکم کشيده مي شود چه راهکاري داريد؟
    پاسخ

    گفتم كه اولا اختلاف چيز طبيعه كه برگشت به نحوه و مباني استناط داره. بسيار كم افتاد ه كه محاكم دچار اختلاف شوند هر چند د ر اين مورد هم قانون با ايجاد وحدت رويه به نوعي حل اختلاف كرده هر چند اين اختلافات در خيلي موارد ارتباطي به فقه نداشته اند


    سلام دوست عزيز ممنون از جوابتون ولي قسمت دوم رو جواب ندادين

    ضمنا نظررات رو عمومي کنيد من هميشه نظر مي دم ولي توي وبتون نمايش داده نمي شه

    پاسخ

    چشم


    سلا م دوست عزيز

    مي شه برام فقه پويا رو توضيح بدين و رابطه اون با وحي و احکام ثابت الهي چيه ؟ ممنون مي شم

    پاسخ

    سلام .به نظر من فقهي که با عنصر اجتهاد ووگاه گاهي مصلحت با حفظ اصول و مباني توان حل مسائل جامعه را داشته فقه پويا و در حال رشد گويند.اين فقه با مرور زمان کامل تر ميشود.
    برم جالبب ود هر چند زياد نمي تونم قبول كنم
    پاسخ

    ممنونم که سر زديد
    چراکشورهاي غربي با اينکه از فقه استفاده نمي کنند دردسر کمتري دارند؟
    پاسخ

    انها چه مشکلي هست که ندارند. مگر اينان دو 200 سال قبل اصلا اعتقادي به حقوق انساني داشتند.به ازادي به کرامت افراد مگر اعتقاد داشتند.مگر اينان زن زا بعنوان مال نمي پنداشتند.مگر همين الان خود زنان فرياد نميزنند که بابا ول کنيد ما ازادي ديگه نمي خوايم.ديگر بس است.مگر الان بسياري از نهادهاي اجتماعي انها از هم پاشيده نشده .مگر اينان هم جنس باز (بعضي هاشون)نشده اند.مگر شريک زندگي خود را حيوانات اهلي قرار نداده اندو... کدام قوانين انها از استحکام لازم و متضمن مصالح و مفاسد زندگي انسان است اگر هم هست از قوانين اسلام نشات گرفته .خوب اينا همه از اثار فقدان فقه دز قانون گذاري انان است
    اگه اختلاف به عمل کشيده بشه وآراي متناقضي صادربشه چي؟
    پاسخ

    انچه شما ميفرماييد محله صدور حکم است بحث ما در مرحله تشريع است واين دو متفاوت هستند.فقه قانون گذار را در مرحله قانون قانون گذاري تغذيه ميکند هر چند در مرحله صدور حکم در شرايطي هم منبع رجوع فقه است که در اين مرحله قانون اساسي ارجاع به منابع فقهي معتبر داده بديهي است در اين مرحله فهم قاضي از فتاوي فقهي ملاک عمل قرار ميگيرد. اينجا هم اختلاف فقهي تاثيري ندارد


    سلام از اينکه در وبم نظر ميدهي و مرا با نظرات خوبت راهنمايي مي کني و هشدار ميدهي اط شما سپاسگزارم

    هميشه موفق و مويد باشيد.


    ببين برادر کار به اين سادگي هم نيست که شما مي گيد اگر فقه کارراراحت کرده پس چرااين همه حقوقدانان دچاراختلافاتي اند که ازفقه ناشي شده اختلاف درمباحث علمي اشکالي ندارد اما درعمل ودر جايگاه صدور راي مصيبت باره

    پاسخ

    اول از شما ممنونم. بحث ما روي خدمات فقه به نظام حقوقي ايران است و اختلاف عملي هم چيز بديهي است و اشکالي بران مترتب نيست
       1   2      >