سوره مجادله آيه 3
وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ. آنهايي که زنانشان را ظهار مي کنند ، آنگاه از آنچه گفته اند پشيمان مي شوند ، پيش از آنکه با يکديگر تماس يابند ، بايد بنده اي آزاد کنند اين پندي است که به شما مي دهند و خدا به کارهايي که مي کنيد آگاه است.
اشاره ديگري در اين آيه به حق داشتن برده و جايز دانستن برده داري دارد. به اين معني که چون برده جزو مال مرد بوده ، براي مجازات ظهار کردن بايد بخشي از مال خود را از دست ميداده که در اينجا به رها سازي برده اشاره شده است. ظهار کردن زنان در ميان اعراب نوعي از طلاق بوده است، کسي که ميخواسته است زنش را طلاق بدهد ميگفته است "انت مني كظهر امي - تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستي". براي نمونه در آيه زير به سختي از دست دادن برده اشاره شده است:
سوره البلد آيات 12 و 13
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ؛ فَكُّ رَقَبَةٍ.
و تو چه داني که گذرگاه سخت چيست؟؛ آزاد کردن بنده است.
از آزاد کردن برده ها در اين آيه بعنوان گذرگاهي سخت ياد شده است. و اين کاملاً طبيعي است که اينکار براي مسلمانان دشوار باشد زيرا بندگان کارگران مجاني مسلمانان و بردگان زن (کنيز ها) ماشينهاي جنسي و توليد مثل مسلمانان هستند و از دست دادن اين چيزها براي مسلمانان واقعاً بايد گذرگاه سختي باشد. اما به هر حال در اين آيه از آزاد کردن بندگان بعنوان عملي خوب ياد شده است و اين شايسته تقدير است. اما کدام انسان ناداني است که نداند چنين کاري کار مثبتي است؟و کدام انسان نادان تري است که نداند که برده داري کار ناشايستي است؟ همانگونه که شما نيز در آغاز نوشتارتان اين رفتار ضد انساني را در اروپا تقبيح کرديد که حق هم چنين است.