درود بر شما
شما براي توجيه قوانين اسلام که همواره مورد پرسش و نقد بوده ، فرضيات نادرستي را ابتدا بعنوان اصل ميپذيريد و سپس بر اساس همان فرضيات نادرست ، به توجيه ميپردازيد. براي نمونه :
1- ابتدا مدعي ميشويد که پيش از اسلام زنان از حقوق و ارزشي برخوردار نبوده اند و بر اساس همين فرض نادرست مدعي ميشويد پس از اسلام حقي براي آنها ايجاد شده است! اگر تنها و فقط تنها يک مورد در زنان پيش از اسلام پيدا شود که نقص ادعاي تان باشد ، تمام استدلال هاي بعدي شما بي پايه ميشود.حال نمونه و نمونه ها چيست ؟ براي نمونه به نخستين همسر پيامبر اسلام اشاره ميکنم که وي خود از تجار بزرگ عرب بوده و حتي پيامبر اسلام را بعنوان يک مرد و بسياري ديگر را در استخدام خود داشته است. کار و کسبي داشته و کسي هم به جرم زن بودن به حقوقش متعرض نميشده. از احترام وِيژه اي برخوردار بود است. حتي گفته ميشود شوهر پيشين خود را نيز خود طلاق داده بوده . اينها نمونه هايي از تناقضات ادعاي شماست که به همين يکي بسنده ميکنم. بنابراين نبود وجود حقوق در پيش از اسلام ميان زنان آنهم در جامعه عرب دروغي بزرگ است که براي توجيه قوانين اسلام بکار ميرود. ابتدا مخاطب را با يک دروغ وحشتناک روبرو ميکنند و سپس ميگويند حالا خدا را سپاسگزار باشيد که ديگر آن ماجرا نيست و به همين اندازه از حقوقي که داريد اکتفا کنيد(به مرگ گرفتن و به طب رازي شدن) دروغهايي مانند زنده به گور کردن دختران که ديگر جاي بحث ندارد . که اگر چنين بود پس نسل اعراب بايد در يک دوره اي متوقف ميشد ! از همه اينها که بگذريم ، اين پرسش مطرح است که اساسا چرا زن ايراني که خود داراي پيشينه تاريخي و تمدن است بايد با قوانين بدوي اعراب مورد نوازش قرار گيرد ؟ مگر نگاه حقوقي به زن در ايران پيش از اسلام که سراسر برابري و عزت و ارجمندي است چه ايرادي دارد که بايد قوانين بدوي اسلام بر زندگي او جاري گردد؟
2- شما در خصوص ارث دائم از روابط زن و شوهر مثال مي آوريد و سپس سراغ توجيه نابرابري سهم ارث زن و مرد ميرويد. انگار که سخن از نابرابري سهم ارث زن و شوهر است!!! شما پرسش را دچار اخلال ميکنيد و سپس سراغ پاسخ دلخواه ميرويد!! عجبا!
دوست گرامي ، وقتي گفته ميشود نابرابري سهم ارث زن و مرد ، يعني دو خواهر و برادر که به ميزان نا برابر از پدر و مادر خويش سهم ميبرند و اين هيچ ربطي به مهريه و حقوق زناشويي ندارد.شما ميگوييد چون زن از شوهر مهريه ميگيرد ، نبايد از ارثي که از پدرش ميرسد ، سهم برابر برادرش ببرد؟!!!!! اين چه ربطي به حقوق برابري که بايد در خانواده نسبت به برادرش داشته باشد دارد؟شما با آوردن نسبت زناشويي و حقوقي که زن از شوهر طلب ميکند ، ميخواهيد حقوقي را که بايد از پدر ، برادر و مادر طلب کند را ناديده بگيريد.
تصور کنيد دختري با مردي ازدواج ميکند که همسرش پس مدتي با نداري مال از دنيا ميرود. اين دختر چرا بايد از ارث پدري خود هم نيم بهره ببرد در حالي که بسيار نيازمند تر از برادرش که زنده و داراي کسب و کار پر رونق است!
يا مثالي ديگر ، چرا اساسا وقتي فرزندي ميميرد ، نبايد ورثه او از پدر و مادرش ارث ببرد ؟ من خانواده هاي بسياري را ديده ام که مرد مرده و خانواده اش در رنج و گرفتاري به سر برده اند در حاليکه پدر متوفي در مال و مکنت فراوان به سر برده و پس از مرگش تمام ارث او به ورثه زنده اش رسيده و نوادگان فرزند مرده اش، در رنج و عذاب و تنگدستي به سر برده اند. آيا اينها قوانين متمدنانه است ؟ آيا اين قوانين به درد امروز انسان ميخورد ؟ يا اينکه شما تنها بر اساس باوري که به لايتغير بودن قوانين اسلام داريد ، تلاش ميکنيد مخاطبين خود را در بند توجيهات غير منطقي نگه داشته و توقع آنها از زندگي را در سطح توقع انسان هاي هزاره هاي دور نگاه داريد تا بتوانيد قوانين اسلامي تان را به آنها بعنوان نوش داروي گوارا بنوشانيد ! اينها شايد تا 20 سال پيش پاسخ ميداد اما امروز که همه به اطلاعات آزاد دنيا دسترسي دارند ، تلاشي بيهوده و عبث است.
بماند که براي نقض سخنان شما در خصوص برابري در اسلام ، شما را تنها به طبقه بندي زن مسلمان ، مرد مسلمان ، برده مسلمان ، زن برده مسلمان ، مرد برده مسلمان ، زن غير مسلمان ، مرد غير مسلمان و .... غيره توجه ميدهم که بدانيد آن برابري اي که متکلمين اسلامي از آن دم ميزنند تنها بازي با کلمات است و اساسا آيات برده داري در قران به فراواني ديده ميشود . که البته شما که اهل مطالعه هستيد ، بيشتر از بنده آگاه هستيد.
به هر روي کوتاه سخن اينست که خواهش ميکنم به شعور انساني مخاطبين خود ارج بگذاريد و سعي کنيد انها را به سمت زندگي اي در حد و اندازه امروز بشري و حقوقي که بشر امروز با عقل و شعورش بدان دست يافته رهنمون سازيد.
خود شما و خانوادتان و فرزندان فرزندانتان هم از اين پيشرفت بهرمند خواهيد شد. تندرست باشيد و شادکام