سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولایت نور

حقوق کودک در فقه اسلام

  
 
 

 

 

 

 

 

 کودکان ضعیف ترین قشر هر جامعه اند.عشق ومحبت به کودک در عقلانیت وعاطفه بشری ریشه دارد.با این حال در دنیای امروز در اقصی نقاط عالم هستند کودکانی که از حقوق طبیعی خود محرومند بطوری که در سده اخیر کنوانسیون های در جهت حمایت از حقوق کودک شکل گرفته است مثل قرارداد ژنو1924 در باره حقوق کودک ویا قرارداد 1959 .در باره رعابت حقوق کودکان.بایدگفت توجه بشر به حقوق کودک در اثر بیداری وجدانی جهانی نسبت به حقوقی است که ادیان الهی پیش از این بدان توجه و تاکید داشته اند.پیمان های جهانی حقوق کودک نیز به نوعی متاثر از ادیان الهی است.دین میبن اسلام نیز بعنوان کامل ترین دین بر لزوم رعایت حقوق کودکان تاکید داشته است.از این رو قران کریم نخست در ایات متعددی بر رعایت حقوق کودکان تاکید فرموده است.فقه اسلام که دستاورد زحمات بیدریغ فقیهان و یا به تعبیر دیگر حقوق دانان اسلامی است به پیروی از قران و سنت معصومان روی این حقوق تاکید دارند که در ادامه به انها شاره میکنیم..

فصل اول:حقوق کودک در خانواده.

الف.حق نفقه.نفقه از حقوق مالی کودک است از همین رو قها ولی کودک را به پرداخت مخارج کودک موظف میدانند.اولیای کودک نخست پدر اوست و سپس پدر بزرگ و...روایت داریم که اتی امیر المومنین بیتیم قال:خذوا بنفقه اقرب الناس منه من العشیره ممن یاکل میراثه.امام علی ع در این روایت دستور دادندکه مخارج زندگی کودک را خویشانی که از او ارث میبرند با رعایت ترتیب قرابت اخذ کنند.1

ب:حق ارث.ارث حق مالی دیگری است که کودک در خانواده دارد.از این رو در صورت فوت یکی از اعضای خانواده بر اساس قوانی ارث مبتنی بر شرع اسلام از اعضای خانواده ارث میبرد.تاکید اسلام تا جایی است که جتی جنین به شرط زنده متولد شده از فوت کرده ارث میبرد.

ج:سرپرستی از کودک.

یکی  دیگراز حقوق کودک و از وظایف والدین حضانت کودک است.حضانت به معنای ولایت و سلطنت بر تربیت کودک و انچه برای مصالح کودک ضرورت دارد مثل وضعیت خواب و خوراک او و رعایت مسائل نظافتی و بهداشتی 2و...پس کسی که حضانت کودک را بعده دارد موظف است به وضعیت جسمی و روانی او رسیدگی کند و این تفسیری که فقها ی اسلام از حضانت دارند شامل حقوقی فراتر از حقوقی است که در سالهای اخیر انجمن های دفاع از حقوق کودکان  بر میشمرند.اگر ان گوهرهای ناب اسلام در باره حقوق کودک  اجرا میشد دیگر نیازی به این همه ظلم بر این جسم ضیف نمیرفت تا که مجبور به تشکیل این انجمن  شوند.

پی نوشت.

1:کلینی.الکافی.ج4.ص13

 2:شهید ثانی.الروضه البهیه.ج5ص459.نشر الحدیث